عطوان: کیسینجر یک صهیونیست وفادار به رژیم اشغالگر اسرائیل است
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۴۵۲۹۸
سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم در مطلبی کیسینجر را یک صهیونیست وفادار به رژیم اشغالگر اسرائیل معرفی کرد.
به گزارش مشرق، عبدالباری عطوان در آستانه صدسالگی هنری کیسینجر، سیاستمدار معروف آمریکایی نوشت او یک صهیونیست وفادار به رژیم اشغالگر اسرائیل است و همه زندگی رسمی و غیر رسمی خود را وقف خدمت به طرفداران دکترین صهیونیستی خود کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم در یادداشت امروز خود نوشت: هنری کیسینجر، یا به قول دوستدارانش «روباه پیر» امروز صد سالگی خود را جشن میگیرد، اما با وجود این نظرهای سیاسی و امنیتی او همچنان در آمریکا، اروپا و دیگر کشورهای جهان مورد از احترام بسیاری برخوردار است و برخی به سبب نقش او در مذاکرات پایان دادن به جنگ ویتنام کیسینجر را یک دیپلمات نابغه به شمار میآورند، در صورتی که واقعیتهای میدانی و مقاومت ویتنام بود که آمریکا را شکست داد و لی دوک تو، مذاکره کننده ویتنامی دریافت جایزه صلح نوبل که به صورت مشترک در سال ۱۹۷۳ به او و کیسینجر داده شد، رد کرد.
کیسینجر بزرگترین مبلغ جنگ و کشتار
کیسینجر، شایسته لقبهایی از جمله زیرک و دیپلمات نابغه کارشناس مذاکرات صلح نیست چرا که این زیرکی به قدرت وقت آمریکا و ضعف و احیانا حماقت دیگران بر میگردد؛ چرا که اسناد رسمی نشان داده است او از بارزترین مبلغان جنگ و عامل کشته شدن صدها هزار نفر در ویتنام و کامبوج است و بذر در نطفه خفه کردن دموکراسی را کاشت و انقلابهای نظامی را در آمریکای جنوبی نهادینه کرد. او طراح سرنگونی دولت منتخب سالوادور آلنده در شیلی بود و کودتای آگوستو پینوشه را ترتیب داد؛ و شاید شهادت برنی سندرز، سناتور راستگرا که گفت: «من افتخار میکنم بگویم کیسینجر دوست من نیست» بهترین گواه بر این صحبت باشد. او به سبب سیاستهایی که در دهه هفتاد قرن گذشته و زمانی که در قدرت بود اتخاذ کرد، ویرانگرترین وزیر خارجه آمریکا به شمار میرود.
عطوان ادامه داده است: کیسینجر درباره جنگ اوکراین چندین بار نظر خود را تغییر داد. در ابتدا درباره پیوستن اوکراین به ناتو و اتحادیه اروپا هشدار داد تا از رویارویی و وقوع جنگ جهانی سوم با روسیه جلوگیری شود و از اوکراین خواست به نفع روسیه از اراضی خود و مشخصا شبه جزیره کریمه، دست بکشد، اما تحت فشارهای مقامات آمریکا، از این صحبتهای خود عقب نشینی و پیوستن اوکراین را به ناتو تایید کرد و آن را تنها راه حل دانست چرا که بی طرف بودن آن دیگر معنایی نداشت. امروز و در آستانه صدسالگی، کیسینجر، صحبتهای قدیمی خود را تکرار میکند و میگوید پیوستن اوکراین به ناتو اشتباه بزرگی بود و به شعله ور شدن درگیری مسلحانه، اعزام نیروهای روس برای یورش به این کشور منجر شد. توسعه ناتو باید فقط به لهستان محدود میشد، چرا که پیروزی روسیه این پیمان را بر باد خواهد داد و باید به نگرانیهای پوتین توجه میشد. علت این تغییرات در مواضع کیسینجر و اینکه چرا تیترهای رسانههای غربی را اشغال میکند، نمیدانیم. آیا این تغییر مواضع بازتابی از سن بالای او و رسیدن به مرحله زوال عقل است یا این تغییرات بر اساس روند تحولات جنگ اوکراین صورت میگیرد و هدف این است که اوضاع به سمت تنش زایی بیشتر نظامی پیش برود یا اینکه فضا برای آرامش و هموار کردن راه مذاکرات سیاسی مناسب شود که به دستیابی به راه حل صلح آمیز منجر میشود؟
کیسینجر یک صهیونیست وفادار به رژیم اشغالگر اسرائیل و طرح نژادپرستانه آن است و همه زندگی رسمی و غیر رسمی خود را وقف خدمت به طرفداران دکترین صهیونیستی خود کرد و جز سه نفر که عبارتند از ریچارد نیکسون، رئیس جمهور اسبق آمریکا، فیصل بن عبدالعزیز، پادشاه اسبق عربستان و حافظ اسد، رئیس جمهور سابق سوریه، کس دیگری به این موضوع پی نبرد. نیکسون، به یهودی ستیزی متهم و در دام «واتر گیت» گرفتار شد و در نیمه دوره دوم ریاست جمهوری خود به مخالفت با طمع ورزیهای رژیم صهیونیستی برکنار شد. برای ترور فیصل بن عبدالعزیز برنامه ریزی شد؛ چرا که او نبرد استفاده از سلاح نفت علیه غرب را در جنگ اکتبر سال ۱۹۷۳ رهبری و کیسینجر را از شورای خود اخراج و توقف تحریم را به عقب نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی مرتبط کرد. او برای آزادی قدس اعلام جهاد کرد. اما بشار اسد، به هیچ عنوان به کیسینجر اطمینان نکرد و نپذیرفت که مانند انور سادات از اردوگاه شوروی خارج و به اردوگاه آمریکا ملحق شود و پرچمهای تسلیم را بلند کند.
در ادامه این یادداشت آمده است: کیسینجر، گلدا مایر، اولین و تنها نخست وزیر زن رژیم صهیونیستی را قانع کرد که اسرار پیشرفت برنامه هستهای اسرائیل را فاش نکند و در مقابل یک کریدور هوایی برای نجات او و کابینه اش از شکست در جنگ ۱۹۷۳ تشکیل شود تا روسیه با حمایت از برنامه هستهای یک کشور عربی در صدد ایجاد تعادل بر نیاید، همانطور که در کتاب «استاد بازی، هنری کیسینجر و فن دیپلماسی خاورمیانه» نوشته مارتین ایندیک، از بارزترین شاگردان کیسینجر آمده است. همسر ایندیک منشی ویژه کیسینجر و محرم اسرار شخصی و رسمی او بود.
مهمترین شکست عربی کیسینجر برچیدن اوپک و پایان دادن به کنترل آن بر قیمت نفت و مهمترین موفقیتش هم حذف مصر از اردوگاه عربی بود. این کار از طریق دریچه تله قراردادهای جدایی و زمینه سازی برای توافقات فاجعه بار کمپ دیوید و مولود خائنانه آن یعنی توافقات اسلو صورت گرفت. شاید بازگشت قدرتمندانه مقاومت فلسطین، بروز محور مقاومت و بازوان آن، موشکهای و پهپادهای آن و مشخصا موشک خیبر ایران که ۱۶ برابر صوت سرعت دارد و کلاهک انفجاری به وزن ۱۵۰۰ کیلو را حمل میکند و صدها هزار موشک بالستیک نقطه زن و بیش از ۴۰ هزار پهپاد، آغازی برای زیر و رو کردن معادلات در خاورمیانه و آزادی سرزمین و مقدسات باشد و باید منتظر باشیم.
منبع: باشگاه خبرنگارانمنبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت خاورمیانه موشک بالستیک کیسینجر مقاومت فلسطین حافظ اسد امریکا بشار اسد رژیم صهیونیستی شبه جزیره کریمه ولادیمیر پوتین مصر ناتو انور سادات دموکراسی پوتین سوریه ویتنام اسراییل اسرائیل اوپک خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۴۵۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا بایدن از نتانیاهو دغدغه بیشتری نسبت به اسرائیل دارد؟
رژیم صهیونیستی در روز ۱۳ فروردین امسال (۱۴۰۳) با حمله موشکی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، پایتخت سوریه، سرداران رشید مدافع حرم «سرلشکر محمدرضا زاهدی» و «سرلشکر محمدهادی حاجی رحیمی» از فرماندهان، پیشکسوتان و جانبازان دفاع مقدس و مستشاران نظامی ارشد ایران در سوریه و ۵ تن از افسران همراه آنان به نامهای شهید حسین اماناللهی، شهید سیدمهدی جلالتی، شهید محسن صداقت، شهید علی آقابابایی و شهید سیدعلی صالحی روزبهانی را به شهادت رساند.
پس از جنایت رژیم صهیونیستی در حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای نماز عید فطر (۲۲ فروردین ۱۴۰۳) با اشاره به این جنایت رژیم صهیونیستی تأکید کردند: در عرف جهانی حمله به کنسولگری و سفارت هر کشور، حمله به خاک آن کشور محسوب میشود و رژیم سر تا پا خباثت صهیونیستی باید برای این جنایت تنبیه شود و خواهد شد.
بر همین اساس و با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر پاسخ حتمی به رژیم صهیونیستی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عملیات موشکی وعده صادق را که از پیش طراحی کرده بود در ساعات ابتدایی ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ علیه مواضع رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی اجرا کرد.
با توجه به اهمیت عملیات وعده صادق و اینکه این عملیات پس از ۷۶ سال از تأسیس رژیم صهیونیستی طراحی و اجرا شده، برای تحلیل و ارزیابی بیشتر این عملیات، گفتوگویی با فؤاد ایزدی تحلیلگر مسائل سیاسی انجام دادهایم.
متن کامل مصاحبه خبرگزاری فارس با فؤاد ایزدی به شرح زیر است:
فارس: ضمن عرض سلام و خدا قوت خدمت شما و ممنون بابت فرصتی که در اختیار ما و مخاطبان خبرگزاری فارس قرار دادید، لطفا بفرمایید که عملیات وعده صادق چه پیامهایی برای رژیم صهیونیستی و حامیانش، بهخصوص آمریکا به عنوان حامی رژیم داشت؟
ایزدی: در ۷۶ سالی که رژیم صهیونیستی تأسیس شده، اولین بار است که در این حجم به سمت سرزمین اشغالی، موشک به آن اهداف پرتاب شده است؛ در گذشته هم داشتیم که حزبالله در بخشهای شمالی در حد خیلی محدودتری، درگیریهایی با رژیم صهیونیستی داشته است. در تاریخ این رژیم، این اتفاق هیچ وقت نیافتاده است.
تبلیغات دروغ بخشی از سبک کار صهیونیستهاست
این ادعایی که صهیونیستها داشتند که موشکها در عملیات وعده صادق به هدف نخورده و یا نرسیده را کسی در دنیا باور نکرد. تبلیغات دروغ بخشی از سبک کار صهیونیستهاست که این رژیم میگوید ارتش ما اخلاقیترین ارتش دنیاست، زمانی که روزانه به کشتار صدها و زن و کودک اقدم میکنند، چنین چیزی را مطرح میکنند.
کشتههایی که در غزه داشتند بسیار کمتر از واقعیت مطرح میکنند، این مورد (عملیات وعده صادق) هم همین است، اگر این حرکت ضربهای را که باید وارد میکرد را وارد نکرده بود، اینها در این حد ناراحت نمیشدند و مظلومنمایی نمیکردند.
۷۶ سال از تأسیس رژیم صهیونیستی گذشته، چنین حرکتی نسبت به این رژیم انجام نشده و ایران نشان داد که موشکهایی را دارد که به آنجا میرسد.
پیام عملیات وعده صادق برای صهیونیستها چه بود؟
بنابراین، صهیونیستها باید حرفهایی را میزدند که زدند و در عمل توانمندی که برای خودشان جهت مقابله ایجاد کردند، انتهای فناوریهای موجودشان بود، صهیونیستها و آمریکاییها ابزار دیگری نداشتند که در میدان نباشد.
یک پیامی باید برای طرف صهیونیستی- آمریکایی القا میشد که آستانه تحمل ایران، قطعا در حد هدف قرار دادن خاک ایران نیست، با توجه به اینکه میگفتند ایران صبر راهبردی دارد؛ خیر این طور نیست، خطوط قرمزی مدنظر ایران قرار گرفته شده که بر این اساس پیش میرود.
تحلیل شما از علت مورد هدف قرار گرفتن نقاط مشخصی در خاک سرزمینهای اشغالی از سوی ایران در عملیات وعده صادق چیست؟، اساسا چرا چنین نقاطی مورد هدف قرار گرفت؟
ایزدی: آن فرودگاه (پایگاه هوایی نوآتریم) که مشخص است، ما از آن فرودگاه شهید دادیم و علیه جمهوری اسلامی ایران هواپیما بلند شده است، از این جهت مرکز نظامی باید هدف قرار میگرفته و مراکز نظامی هم هدف قرار گرفته است، ما مثل صهیونیستها نیستیم که غیر نظامیها را هدف قرار دهیم.
البته در فلسطین اشغالی خیلی غیر نظامی نداریم، مرد و زن یا در ارتش مشغول هستند و یا در رزرو ارتش هستند و هر گاه دولت اراده کند، آنها باید برای خدمت به ارتش برگردند، البته اینها سنین بالایی دارند و به ارتش فرخوانده میشوند، سرزمینهای اشغالی غیرنظامی صهیونیست خیلی کم دارد، اما هدف حمله پاسخ مشروع ایران اینها نبودند، هدف مراکز نظامی بوده و در سطحی است که جمهوری اسلامی ایران کارهایش را طبق اصول اخلاقی پیش میبرد و از آن پیروی میکند.
یکی از نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، موضع ایالات متحده آمریکا در قبال عملیات وعده صادق است، تحلیل حضرتعالی از موضع آمریکا در قبال این عملیات چیست؟
ایزدی: سیاست آمریکا در ۶ ماه گذشته خرید وقت برای رژیم صهیونیستی جهت تکمیل جنایتهای این رژیم بوده است؛ باقی موارد عملیات روانی و پلیس بد و خوب و توجیه افکار عمومی داخل و خارج آمریکاست. اصل داستان در حوزه اهداف، هیچ تفاوتی ندارد، این دغدغهای که دولت بایدن نسبت به آینده اسرائیل دارد، خودِ نتانیاهو ندارد، دغدغه نتانیاهو درباره آینده سیاسیاش بیشتر از آینده رژیم صهیونیستی است، چون اگر دغدغه شخصی نداشت، سیاستهایی که میبینیم را پیش نمیبرد، نتانیاهیو مایه آبرو ریزی رژیم صهیونیستی شده است، نسلکشی میکند، چون میداند اولین روزی که جنگ را متوقف کند، دوره نخستوزیریاش هم تمام میشود.
البته آمریکاییها هم نگران رژیم صهیونیستی هستند، اینکه بایدن میگوید صهیونیست است، قابل باور است و واقعا صهیونیست است، ایده صهیونیست این است که ما یهودیهایی که معتقد به صهیونیست هستند را از جاهای مختلف دنیا در این سرزمین اسکان دهیم و ساکنین قبلی سرزمین را بیرون کنیم. تندرویهای کابینه نتانیاهو به نفع آمریکا نیست.
۷۰ درصد افرادی که در غزه زندگی میکنند، پناهنده هستند و مجبور به کوچ از سرزمین فلسطین شدهاند، این اتفاق دارد میافتد که طرف صهیونیست آبروی خودش را در دنیا برده، نتانیاهو هم آبروی خودش را برده است، آمریکاییها نگران هستند.
آمریکاییها هم متوجه اوضاع هستند، به طوری که بعضی از تندرویهای کابینه نتانیاهو به نفع رژیم صهیونیستی نیست؛ بنابراین در حوزه اهداف، اگر آمریکاییها نسبت به اسرائیل دغدغه بیشتری نداشته باشند، کمتر نیست، در حوزه تاکتیک و روش هم ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ به طوری که داخل کابینه نتانیاهو و بایدن اختلاف نظر وجود دارد، اما این اختلاف نظر فقط در حوزه تاکتیک است.
اینکه میشنوید بایدن با نتانیاهو بر سرِ پاسخ به ایران صحبت کرده، اگر بر فرض درست باشد، تحلیل بایدن این است که اگر رژیم صهیونیستی بخواهد پاسخ بزرگی دهد، به ضرر این رژیم است.
مشکلی که در آمریکا وجود دارد این است که به نظر میرسد دغدغه آینده رژیم صهیونیستی و ثبات و قدرت این رژیم برای این سیاستمداران آمریکایی بیشتر از خودشان است.
سیاستمداران مستقلی در آمریکا هستند که نسبت به سیاستهای بایدن در قبال حمایت از رژیم صهیونیستی انتقاد دارند و معتقدند که این سیاستهای آبروی آمریکا را به خطر انداخته است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی قابل تفکیک نیستند، در حوزه اهداف یکی هستند. داخل این مجموعه ممکن است جاهایی اختلافهایی وجود داشته باشد.
معادلات جهانی بعد از دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی جه تغییری میکند و اصولا جایگاه جمهوری اسلامی ایران به چه سمتی پیش میرود؟
ایزدی: دنیا در حال تغییر است، یک نظم قدیمی داشتیم، دنیا دوقطبی بود، الآن معلوم شده که دنیای دوقطبی معنی ندارد، اتفاقی که در عمل میافتد این است که مجموعهای از کشورهای غربی با رهبری آمریکا و یک سری کشورهای غیر غربی داریم که چند کشور از جمله ایران، چین و روسیه در آنها شاخص هستند. این کشورهای غیر غربی هر کدام وزن و جایگاهی دارند، جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصادی خیلی راه دارد تا به چین برسد، اما در حوزه قدرت معنایی، قدرت نرم، فکری، جایگاه منحصر به فردی دارد و این جایگاه میتواند گستردهتر هم باشد.
زمانی از محور مقاومت حرف میزدیم که این مقاومت در برابر استکبار بود، امروز چین و روسیه هم به آمریکا «نه» میگویند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت معنوی اسلام به دغدغه مردم فلسطین تزریق شد. امروز چین و روسیه هم به آمریکا «نه» میگویند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت معنوی اسلام به دغدغه مردم فلسطین تزریق شد.
قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بعد از عملیات وعده صادق ارتقا یافته است و افتخاری برای ایرانیان است که در مقابل این مردم جنایتکار ایرانیان ایستادند و از این جهت معادلات منطقه بعد از عملیات وعده صادق تغییر کرد.
سبکی در گذشته وجود داشته که نرمال بوده و سبک نرمال گذشته بعد از عملیات وعده صادق تغییر کرد. نرمال جدید این است که ایران محدودیتی ندارد که از خاک ایران موشکی بلند شود و در سرزمینهای اشغالی فرود آید، موشکهای ما هم نقطهزن هستند و اهدافی را دنبال میکنند، از این جهت یک اتفاق جدیدی افتاده که در گذشته وجود نداشته است، این عملیات بُعد سیاسی، نظامی و قدرت نرم هم دارد. اکثریت مردم دنیا از حمله موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی خوشحال شدند، از این جهت جمهوری اسلامی ایران و مقاومت در حال تبدیل شدن به یک الگوی جهانی است، در حوزه معنایی جمهوری اسلامی ایران میتواند حرف اول و آخر را در مجموعه کشورهای غیر غربی بزند که طرفدارانی هم در غرب دارد.
اتفاقاتی که در ۶ ماه گذشته در منطقه رخ داده، جایگاه ایران را در حوزه معنایی ارتقا داده که دستاورد کمی نیست.
نکته مهم دیگری که در عملیات وعده صادق مطرح است، این است که شورای امنیت سازمان ملل در مقایسه با حملهای که کنسولگری ایران در سوریه میشود، یک واکنش دارد، اما در مقابل پاسخ و دفاع مشروعی که ایران دارد، یک واکنش دیگر نشان میدهد، ارزیابی شما از تفاوت در این واکنشها چیست؟
ایزدی: یک اتفاقی در این سازمانهای بینالمللی که سازمان ملل هم یکی از آنهاست، افتاده، این است که غربیها در حوزه دیپلماسی کار میکنند و خیلی وقتها کشورهای همسو با غرب، عضو دائم شورای امنیت میشوند، برای تصدی این کرسیها هم رقابت میشود و غربیها هم تلاش میکنند کشورهای همسو با خودشان را وارد کنند، چین و روسیه هم که به تازگی با غرب مشکل پیدا کردهاند، مدتی چین و روسیه سعی کردند با غربیها کار کنند، اما نشد و اختلاف هم جدی است، این کشورها هم در حوزه دیپلماتیک آن توانمندی را ندارند و هم عددشان نسبتا در سازمان ملل کم است، از این جهت طبیعتا موضعگیری شورای امنیت به سمت کشورهای اروپایی خواهد رفت، دبیرکل آن هم که اروپایی است، این رقابت سیاسی است که مسیر را تعیین میکند، نه اخلاق و عدالت، اگر از شورای امنیت عدالتمحوری و اخلاقمداری انتظار دارید، انتظار بیهودهای است، اینها براساس محاسبات و یارگیریهای خودشان پیش میروند، نتیجه این میشود کسی که دغدغه عدالت داشته باشد، نباید در شورای امنیت سازمان ملل دنبال آن بگردد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی